نماز جماعت
دير رسيدن به جماعت
دیر رسیدن به جماعت
اگر به امام، در حالی که حمد و سوره را می خواند، یا در رکوع است، اقتدا کند و به رکوع امام برسد، نماز جماعتش صحیح است و یک رکعت محسوب می شود
رسیدن به رکوع به این معنا است که وقتی به اندازه ی رکوع خم می شود، امام هنوز از حالت رکوع خارج نشده باشد، اگرچه ذکر رکوع را گفته باشد
اگر تکبیر گفت و قبل از اینکه به رکوع برود، امام سر از رکوع بردارد، نباید نماز را بشکند و دو راه دارد :
1. بسم الله را بگوید و نمازش را تا آخربه صورت فرادا بخواند
2. صبر کند تا در رکعت بعد به امام ملحق شود، یعنی وقتی امام بلند شد خودش را مثل کسی حساب کند که تازه اقتدا کرده و نیازی به تکبیر مجدّد نیست
اگر به خیال اینکه به رکوع امام می رسد، به رکوع رفت، ولی قبل از رسیدن به رکوع، امام سر برداشته بود، یا شک کرد که آیا به رکوع امام رسیده یا نه، نماز را به صورت فرادا به پایان برساند و احتیاطا دوباره آن را بخواند
اگر در رکعت دوم اقتدا کند، مستحب است قنوت و تشهد را با امام بخواند، ولی موقع خواندن تشهد به صورت نیم خیز نشسته و بعد از تشهد با امام برخیزد و حمد و سوره رکعت دوم را به طور آهسته بخواند،( حتی اگر نماز مغرب وعشاء باشد)، و اگر فرصت نبود به حمد تنها اکتفا می کند و خود را به رکوع امام می رساند و بعد از سجده که امام ( در نماز چهار رکعتی ) برای رکعت چهارم برمی خیزد، نشسته و تشهد را سریع خوانده و برخیزد، و اگر وقت ندارد، یک بار تسبیحات را خوانده و خود را به رکوع امام می رساند و بعد از دو سجده که امام برای تشهد آخر می نشیند، او برخاسته و یک رکعت آخر را به تنهایی می خواند
اگر امام در رکعت سوم یا چهارم مشغول تسبیحات باشد، راه آسان تر آن است که صبر نماید تا امام به رکوع برود و در رکوع به او اقتدا کند
پيامبر خدا (صلي الله عليه وآله):
فرشتگان روزی از خدا پرسیدند :
ـ بار خدایا تو که بشر را اینقدر دوست داری غم را دیگر چرا افریدی؟
خداوند گفت:
ـ غم را به خاطر خودم افریدم .
چون این مخلوق من که خوب می
شناسمش تا غمگین نباشد به یاد من نمی افتد !!!
رسیدن به آرامش
1.نگاه كردن به عقب و تشكر از خدا
2.نگاه كردن به جلو و اعتماد به خدا
3.نگاه كردن به اطراف و خدمت به خدا
4.نگاه كردن به درون و پيدا كردن خدا
پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.
مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد.
روستایی ها همین طور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد.
نتیجه اخلاقی :
مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم:اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و
دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود.
یکی از دختران ایشان همسر فرزند آیتالله محمدی گلپایگانی رییس دفتر رهبری است که ضمن آراستگی به لباس شریف روحانیت و علم دین در دانشگاههای کشور نیز به تدریس متون حقوقی به زبان فرانسه اشتغال دارند و دختر دیگر ایشان همسر فرزند آیتالله باقری کنی از علمای تهران است.
به گزارش بی باک به نقل از برنا ، سید مصطفی، فرزند بزرگ ایشان با دختر آیتالله خوشوقت ازدواج کرده است، سید مجتبی، داماد دکتر غلامعلی حداد عادل است.
سید مسعود نیز با فرزند آیتالله خرازی و خواهر صادق خرازی ازدواج کرده است و سید میثم کوچکترین فرزند ایشان نیز به ازدواج دختر آقای لولاچیان از بازاریان متدین در آمده است.
مقام معظم رهبری همچون امام راحل، فرزندان خود را از فعالیتهای سیاسی و اقتصادی مبرا داشته و به ایشان توصیه کردهاند که در کارهای اقتصادی وارد نشوند.
حضرت حجتالاسلاموالمسلمین احمد مروی "دامت برکاته" در این رابطه چنین بیان داشتند: "ایشان چهار فرزند پسر دارند که هر چهار نفر، طلبه و معمم هستند و حقیقتاً هم درس میخوانند و خوب هم درس میخوانند، من با اینها مأنوسم، این توفیق را دارم ،نشست داریم و صحبت میکنیم.
یکبار ندیدهام که اینها راجع به پولی، امکاناتی و چیزهای از این قبیل صحبت بکنند و گویی افرادی معمولی هستند و پدرشان هم یک فرد معمولی است.
فرزندانشان بیشتر همین مسائل درس و بحث برایشان مطرح است و نگرانیهایی که نسبت به مردم و نسبت به زندگی طلاب و نسبت به قضایای دیگر دارند، همان دغدغههایی است که خود آقا دارند.
این خیلی ارزش دارد که امکانات باشد و موقعیت فراهم باشد و هیچ اقبالی به آن نشان داده نشود و این خیلی ارزشمند است، برای خود حضرت آقا، همه رقم امکانات هست ولی هیچ اقبالی ما نمیبینیم، نه خودشان، نه خانوادهشان!
قطعاً خود حضرت آقا دوست ندارند که بستگانشان و مخصوصاً آقازادههایشان در کارهای اقتصادی باشند، قطعاً این را آقا نمیپسندند.
خود اینها هم، هیچ رغبتی و هیچ اقبالی ندارند. حالا به هر صورت اینجور تربیت شدهاند که هیچ اقبالی به این چیزها ندارند.
عطسه
بر اساس گفته پتی وود (Patti A. Wood) یکی از این متخصصین بیشتر افراد در طول عمرشان روش عطسه کردن مختص به خود را دارند که با شخصیت آنها مطابقت دارد. این متخصص بر اساس تحقیقی که انجام داده عطسه کنندگان را به چهار دسته کلی تقسیم کرده است:
1- افراد خوب و مهربان
2- افراد درست و قابل اعتماد
3- افراد کاری
4- افراد مشتاق و موثر
افرادی که فقط یک عطسه می کنند در زمره افراد خوب و مهربان هستند این افراد خون گرم، مفید و حامی دیگران می باشند.
افرادی که با صدای بلند عطسه میکنند در زمره افراد کاری به شمار می آیند ، این اشخاص سریع العمل ، قاطع و در نهایت رهبران خوبی هستند.
اشخاصی که همیشه به هنگام عطسه کردن با دستمال جلوی بینی خود را میگیرند افراد درست و قابل اعتمادی هستند این افراد معمولا با دقت، درستکار ، و بسیار منطقی میباشند.
آخرین گروه افرادی هستند که با صدای بسیار بلند و خشن و به دفعات عطسه می کنند در زمره افراد مشتاق به شمار می آیند که این اشخاص دارای جذابیت اجتماعی می باشند و توانائی ایجاد انگیزه و تاثیر گذاری بر دیگران را دارند.
بنا به گفته دکتر فردریک لیتل (Frederic Little) پرفسور دانشگاه بوستون یک الگوی ذاتی برای روش عطسه کردن انسانها وجود دارد که به احتمال زیاد ژنتیکی و موروثی میباشد
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون
اى اهل ایمان ! [ در برابر حوادث ]شكیبایى كنید ، و دیگران را هم به شكیبایى وادارید ، و با
یكدیگر [ چه در حال آسایش چه در بلا و گرفتارى ] پیوند و ارتباط برقرار كنید و از خدا پروا نمایید تا
رستگار شوی