| 
| توسط:حامد | |||||
| نگاه درست به زندگی! اینگونه نگاه کنید ... مرد را به عقلش نه به ثروتش زن را به وفایش نه به جمالش دوست را به محبتش نه به کلامش عاشق را به صبرش نه به ادعایش مال را به برکتش نه به مقدارش خانه را به آرامشش نه به اندازه اش اتومبیل را به کارائیش نه به مدلش غذا را به کیفیتش نه به کمیتش درس را به استادش نه به سختیش دانشمند را به علمش نه به مدرکش مدیر را به عملکردش نه به جایگاهش نویسنده را به باورهایش نه به تعداد کتابهایش شخص را به انسانیتش نه به ظاهرش دل را به پاکیش نه به صاحبش جسم را به سلامتش نه به لاغریش سخنان را به عمق معنایش نه به گوینده اش در انتشار آنچه خوبیست و اثری از عشق در آن هست آخرین نفر نباشید!  | |||||
فرياد
از درد دلم، بجز تو كى با خبر است؟
يا با من ديوانه كه در بام و در است؟
طغيان درون را به كه بتوانـــم گفت؟
فرياد نهان را به دل كى اثر است؟
خدايا!
مرا چشمي ده كه فقط گريان تو باشد
و سينه اي كه فقط سوزان تو.
به من نگاهي ده كه جز روي تو نتواند ديد
و گوشي كه جز صداي تو نتواند شنيد.

یكی از اهداف عرفا برای رسیدن به مقامات معنوی خدایی شدن است
خدایی شدن یعنی اینكه انسان برسد به مقامی كه رنگ و بوی خدا را بگیرد
درِ وصل
اى دوست، ببين حال دل زار مرا
ويـن جانِ بلا ديده بيمار مرا
تا كى درِ وصلِ خود به رويم بندى؟
جانا، مپسند ديگر آزار مرا
خدا را شکر کنیم
چهارفصل زندگي
مردي چهار پسر داشت . آنها را به ترتيب به سراغ درخت گلابي اي
فرستاد كه در فاصله اي دور از خانه اش روييده بود .
پسر اول در زمستان ، دومي در بهار ، سومي در تابستان
و پسر چهارم در پاييز به كنار درخت رفتند .
سپس پدر همه را فراخواند و از آنها خواست كه بر اساس
آنچه ديده بودند درخت را توصيف كنند .
پسر اول گفت : درخت زشتي بود ، خميده و درهم پيچيده .
پسر دوم گفت : درختي پوشيده از جوانه بود و پر از اميد شكفتن .
پسر سوم گفت : درختي بود
سرشار از شكوفه هاي زيبا و عطر آگين ....
و باشكوهترين صحنه اي بود كه تا به امروز ديده ام .
پسر چهارم گفت : درخت بالغي بود
پر از ميوه ها ... پراز زندگي و زايش !
مرد لبخندي زد و گفت :
همه شما درست گفتيد ، اما هريك از شما فقط يك فصل
از زندگي درخت را ديده ايد ! شما نمي توانيد در باره يك درخت
يا يك انسان براساس يك فصل قضاوت كنيد :
همه حاصل آنچه هستند و لذت ، شوق و عشقي كه از زندگيشان
برمي آيد فقط در انتها نمايان مي شود ،
وقتي همه فصل ها آمده و رفته باشند !
اگر در زمستان تسليم شويد ، اميد شكوفائي « بهار » ،
زيبايي « تابستان »
و باروري « پاييز » را از كف داده ايد !
مبادا بگذاري درد و رنج يك فصل زيبايي و شادي
تمام فصل هاي ديگر را نابود كند !
زندگي را فقط با فصل هاي دشوارش نبين ،
در راههاي سخت پايداري كن :
لحظه هاي بهتر بالاخره از راه مي رسند !

دزدان عفاف، از دیوار كوتاه بدحجابی و بیحجابی، راحتتر به حریم كرامت زنان 
و دختران دستبرد میزنند
اما زنان باحجاب چون در سنگر حفاظتی عفاف و پوششاند،
از این گونه تعرضها و وسوسههای شیطانی مصونترند.
خوشا آنان كه با پوشش و حجاب، محیط را هم برای خودشان

